سایت seriesbr

زنی پس از فوت همسر خود به همراه پسرش به سرزمین مادری همسرش می رود اما خانواده بانفوذ شوهر مرحوم او جلوی رفتنشان را می گیرند و با فاش شدن رازهایی تاریک، کشمکش خطرناکی بین آن ها در می گیرد.

A woman arrives in her late husband's homeland with her son, but his powerful family prevents her from leaving, leading to a battle as dark secrets emerge.

داستان درباره زن جوانی به نام شهرزاد است که در دانشکده پزشکی تحصیل می‌کند و رویای آینده‌ای روشن را در کنار پسری به نام فرهاد در سر دارد. با این حال، زمانی که فرهاد به ناحق به اعدام محکوم می‌شود، زندگی آن‌ها کاملا تغییر می‌کند. شهرزاد در تلاشی مایوسانه برای نجات فرهاد از چوبه دار، به بویوک بی، مردی که به خاطر نفوذ تاریک خود مشهور است، روی می‌آورد، اما…

Resilient Sehrazat falls for Ferhat, but he's wrongfully sentenced. To save him, she seeks help from the powerful Büyükbey, unaware of the price. Their lives intertwine with his family's unhappy marriage, changing everything.

آصف که راننده اوبر است، پس از اینکه همسر و پسرش او را ترک می‌کنند، تلاش می‌کند زندگی‌اش را دوباره سر و سامان دهد. اما زندگی او پس از یک تصادف ناگوار به‌طور کامل تغییر می‌کند. در نتیجه این تصادف، آصف به مهره‌ای در دست افراد نادرست تبدیل می‌شود و دیگر هیچ چیز مانند گذشته نخواهد بود…

Separated from family, an Uber driver gets embroiled in a crime after an accident, changing his life forever as he's exploited by nefarious people.

اکیم و لیلا دو نوجوان هستند که به اندازه دو خواهر صمیمی هستند، آنها زندگی متواضعانه ای در محله ای معمولی دارند اما همیشه به بچه های ثروتمند دبیرستان “دوعرو” حسادت میکردند. مدرسه متوسطه ای که برای بچه های خانواده های ثروتمند است. روزی یک شخص با ماشین به لیلا برخورد میکند و از صحنه جرم فرار میکند و به سمت مدرسه می رود و ماشین را در پارکینگ مخفی میکند وقتی خبر پخش میشود که دختری بخاطر شخصی از مدرسه بقیه عمرش را روی ویلچر می گذراند، مدیر تصمیم میگیرد تا به سه نفر از محله لیلا بورسیه تحصیلی بدهد تا خبر را بپوشاند.

Disadvantaged students earn scholarships to matriculate at a privileged kids' high school to investigate an accident that left their best friend paralyzed. They confront prejudice and intrigue, unsure of who is friend, foe, or cul...

این سریال داستان زندگی پر رمز و راز تامر و پری است که به شکلی غیرطبیعی با هم روبرو میشوند و در یک بازی خطرناک حبس میشوند…

Tells the love story of game developer Tamer and bankeress Peri, who meets in an extraordinary way and are trapped in a dangerous yet beautiful game.

یک زن 38 ساله و یک مرد 18 ساله ریان و اوزر. عشقی خارق العاده که با وجود همه چیز در شهری ساحلی در دریای اژه اتفاق افتاد.

A 38-year-old woman and an 18-year-old man Reyan and Uzer. An extraordinary love that happened despite everything in a coastal town in the Aegean.

اوموت مبتلا به اختلالی است که بخاطر آن هیچ چیز را فراموش نمی کند. او برای اثبات بی گناهی پدرش وکیل می شود.

The fight of Umut, who has the disorder of not forgetting anything and who becomes a lawyer to prove his father's innocence, against a dark family.

جیهان افسر پلیسی است که پس از به قتل رسیدن پدرش، درگیر بحرانی شخصی و کاری می شود. او از به عهده گرفتن پرونده منع می شود و علاقه ای که به افسر مسئول پرونده دارد هم زمان با مظنون شدن خواهرانش شرایط را پیچیده تر می کند.

Cihan discovers her father's body; the case, assigned to her colleague Metin, tests their love as suspects emerge in this unconventional murder mystery.

هالیل ابراهیم پس از مرگ عشق زندگی اش درصدد انتقام بر می آید؛ اما با آشنا شدن با زینب نقشه هایش به هم می ریزد.

The series followed Halil Ibrahim as he seeks revenge for the death of the love of his life. His plans are derailed when he meets Zeynep from the Leto family.

پسربچه ای به نام یامان و دوستانش است که با هم در خیابان ها بزرگ می شوند و با دشواری های زندگی دست و پنجه نرم می کنند.

The life of a young boy named Yaman growing up on the streets, along with his friends, as they face challenges of survival.