سایت seriesbr

«دن گالاگر» (داگلاس)، یک وکیل متأهل و خوشبخت نیویورکی است. وقتی همسرش، «بت» (آرچر) و دخترش، «الن» (لاتسن) برای تعطیلات به خارج شهر می روند، او با زنی به نام «الکس فارست» (کلوز) رابطه ای شورانگیز برقرار می کند. برای «دن» این یک رابطه ی گذراست، اما «الکس» بیش از این می خواهد...

A married man's one-night stand comes back to haunt him when that lover begins to stalk him and his family.

اکسل فولی به بورلی هیلز شهری که در آن خدمت می کرد باز می گردد تا به دو نفر از دوستانش در حلِ پرونده ای جنایی کمک کند. اما…

Axel Foley returns to Beverly Hills to help Taggart and Rosewood investigate Chief Bogomil's near-fatal shooting and the series of "alphabet crimes" associated with it.

تکه های مختلفی از زندگی یک خانواده ی نمونه ای ساکن بروکلین در دهه ی 1940 از دیدگاه پسر کوچک خانواده، «جو» (گرین)، روایت می شود و طی آن ها مشغله ها و علایق اعضای مختلف خانواده و بستگان «جو» از جمله برنامه های رادیویی محبوب شان مورد اشاره قرار می گیرد...

A nostalgic look at radio's golden age focusing on one ordinary family and the various performers in the medium.

پسر نه ساله ای به نام "بیل" زیر آتش جنگ جهانی دوم در لندن بزرگ می شود.برای یک پسر جوان این برحه از تاریخ سرشار از ماجراجویی ها است...

Bill, a young boy living on the outskirts of London experiences the exhilaration of World War II. During this period, Bill learns about sex, death, love, hypocrisy, and the faults of adults as he prowls the ruins of bombed houses.

آینده ای نه چندان دور. شهر جنایت زده ی دیترویت را در واقع سران یک «شرکت» اداره می کنند. با نظارت «ریچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پلیس، طرح ساخت نوعی روبات برای مبارزه با جنایت های مهارناپذیر خیابانی به انجام می رسد و خیلی زود هنگامی که یکی از ماموران پلیس به نام «الکس مورفی» (ولر) به دست گروهی از جنایتکاران به رهبری «بادیکر» (اسمیت) به قتل می رسد، «مورتن»، فرصت پیدا می کند تا ادعایش را عملی کند.

In a dystopic and crime-ridden Detroit, a terminally wounded cop returns to the force as a powerful cyborg haunted by submerged memories.

دراگون حالا به عنوان رییس پلیس منطقه سای وان منصوب میشود . و باید یک گانگستر و چند دزد فراری دست و پنجه نرم کند..

Dragon is now transferred to be the police head of Sai Wan district, and has to contend with a gangster kingpin, anti-Manchu revolutionaries, some runaway pirates, Manchu Loyalists and a corrupt Police Superintendent.

«جولیا» (هیگینز) و «لری کاتن» (رابینسن) به یک خانه ی قدیمی و بزرگ انگلیسی نقل مکان می کنند. غافل از این که نابرادری مرد، «فرانک» (چاپمن) که سابقا دل باخته ی «جولیا» بوده، اینک حالتی هیولاوار یافته و در یکی از نقاط دنج طبقه ی بالای منزل آنان در قالبی از استخوان های پوسیده زندگی می کند...

A woman discovers the newly resurrected, partially formed, body of her brother-in-law and lover. She starts killing for him to revitalize his body and escape the demonic beings that are pursuing him after he escaped their underworld.