سایت seriesbr

روایت حس علاقه طولانی مدت راکل به همسایه اش که علی رغم مخالفت های خانواده اش، به اوج خود رسید.

Raquel's longtime crush on her next-door neighbor turns into something more when he starts developing feelings for her, despite his family's objections.

"والتر فابر" از یک صانحه هوایی جان سالم بدر می برد. سفر بعدی او توسط کشتی است. بر روی کشتی او با "سبت" زیبا آشنا شده و به او علاقه مند می شود. آنها با هم به یونان سفر می کنند اما نمی دانند چه سرنوشتی در انتظار آنهاست...

April 1957: Rational engineer Faber's plane crashes in Mexico. He learns that he became a dad in 1938. He takes a ship from NYC to France and meets cute, young Sabeth. Fate?

یک زن سعی می کند زندگی خود را درست کند، حتی زمانی که گذشته اش به عنوان یک زن کلاهبردار به او باز می گردد.

A woman tries to straighten out her life, even as her past as a con-woman comes back to haunt her.

حماسه مایکل مایرز و لوری استرود در این قسمت آخر فرنچایز به اوج خود می رسد.

The saga of Michael Myers and Laurie Strode comes to a spine-chilling climax in the final installment of this trilogy.

سال 1963 ، در شب جشن هالووین پلیس دختری 17 ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر 6 ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از 15 سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و

Fifteen years after murdering his sister on Halloween night 1963, Michael Myers escapes from a mental hospital and returns to the small town of Haddonfield, Illinois to kill again.

پس از 15 سال مایکل میرز که اکنون دیگر بزرگ شده است و هنوز خطرناک است، به طور تصادفی از بیمارستان روانی آزاد می شود و فورا به هادن‌فیلد بر می گردد. جایی که وی می خواهد خواهر کوچک خود لوریرا پیدا کند و اگر در این راه کسی مزاحم وی شود با یک سرنوشت خونین مواجه می شود …

After being committed for 15 years, Michael Myers, now a grown man and still very dangerous, escapes from the mental institution and immediately returns to Haddonfield to find his baby sister, Laurie.

«مایکل مایرز» بیست سال پیش گزارش قتل هایش را برای روزنامه ها می نوشته است. یکی از آن گزارش ها مربوط به قتل زنی بوده به نام «لوری استرود» (کورتیس) که در یک حادثه ی اتومبیل جان باخته؛ اما دراصل او نمرده بلکه برای این که خود را از «مایکل» دور نگه دارد، صحنه ی دروغین کشته شدن خودش را ترتیب داده و بعد نامش را هم تغییر داده ...

Laurie Strode, now the dean of a Northern California private school with an assumed name, must battle the Shape one last time, as the life of her own son hangs in the balance.

لوری استرود با دشمن دیرینه خود مایکل مایرز روبرو می شود، شخصیت نقاب پوشی که از زمانی که چهار دهه پیش از قتل او در شب هالووین فرار کرد، او را تعقیب کرده است.

Laurie Strode confronts her long-time foe, Michael Myers, the masked figure who has haunted her since she narrowly escaped his killing spree on Halloween night four decades ago.

مایکل مایرز قاتل بالفطره، از چنگال لوری استرود فرار می کند تا به نمایش وحشتش ادامه دهد. هم اکنون لوری به همراه افراد نجات یافته در هدونفیلد، تصمیم گرفته اند گروهی تشکیل دهند و خودسرانه به جستجوی او بروند تا به این کابوس پایان دهند.

Surviving victims of Michael Myers form a vigilante mob and vow to end his reign of terror.

سرنوشت جهان در خطر است، زیرا ارن قدرت نهایی تایتان‌ها را آزاد می‌کند. با عزمی راسخ برای نابودی تمام کسانی که الدیا را تهدید می‌کنند، او ارتشی شکست‌ناپذیر از تایتان‌های غول‌پیکر را به سوی مارلی هدایت می‌کند.

The fate of the world hangs in the balance as Eren unleashes the ultimate power of the Titans. With a burning determination to eliminate all who threaten Eldia, he leads an unstoppable army of Colossal Titans towards Marley.