سایت seriesbr

زینب، دختری 16 ساله که همیشه خودش رو بدشانس می‌داند، در اولین روز مدرسه جدیدش با یک فاجعه روبه‌رو می‌شود. به دلیل شیوع یک بیماری مسری، مدرسه تحت قرنطینه قرار می‌گیرد. در همان شب، زینب در راهروهای تاریک مدرسه با جسد بی‌جان یکی از دانش‌آموزان مواجه می‌شود. او تنها نیست و ...

At her new school, Zeynep sees a murder in a quarantined building during an epidemic. She and three classmates hunt the killer before panic spreads, leading them down a dangerous path.

مردمی که در آمریکا زندگی می‌کنند به طور ناگهانی دست به خودکشی می‌زنند. روزی این رخداد در ترکیه شروع به رخ دادن می‌کند.

People who live in the U.S. commit suicide curiously. One day, this events start to be shown in Turkey and some facts are realized.

یک خانواده ترک در حال تلاش برای زنده ماندن در لبه آخرالزمان هستند.

A Turkish family is trying to stay alive at the edge of the apocalypse.

خانه یک خانواده در ترکیه توسط ارواح شیطانی تسخیر می شود که می خواهند انسان ها را بکشند.

A family's house in Turkey becomes possessed by evil spirits that want to kill humans.

ایلول دختری زیبا و پر انرژی است که همه چیز در زندگی اش دارد، تا اینکه بعد از پشت سر گذاشتن یه حادثه یک ماه آخر زندگی اش را از یاد میبرد . علی رغم اینکه تمام افرادی که در کنارش هستند ، دوستانش و خانوادش وانمود میکنن که اتفاق مهمی نیفتاده ولی ایلول احساس میکند که مشکلاتی وجود دارد...

Eylül, who does not remember the last month after her accident, learns that she was in Bozcaada during this time and goes to Bozcaada to follow the truth and gets close to an artist named Tekin, who knows her.

یک زندانی با همراهی یک بند، به زادگاهش می رود تا دوباره با دخترش ارتباط برقرار کند و جبران کند، اما یک حقیقت غم انگیز سفر او را مخدوش می کند.

Accompanied by a ward, a prisoner travels to his hometown to reconnect with his daughter and make amends, but a tragic truth mars his journey.

در سال 1950، در میان ویرانی های جنگ کره، گروهبان سلیمان با دختر کوچک نیمه یخ زده ای برخورد می کند که پدر و مادری ندارد. این دختر بچه ترسیده و در آستانه مرگ، قلب سوله را تسخیر می کند...

Sergeant Süleyman finds a little girl on a battlefield during the Korean War. He takes her and names her Ayla. Fifteen months later, Süleyman's brigade is told they will be returning to Turkey, and he is reluctant to leave her beh...

دو مادربزرگ مداخله گر، نوه های بزرگسال خود را فریب می دهند تا به یک ملاقات زیبا تبدیل شوند که عشق دوران کودکی و کینه های قدیمی را برانگیخته است.

Two meddling grannies trick their adult grandkids into a meet-cute that reignites a childhood crush and old grudges.

حسن خشمگین است. او مدتی است موفق به فیلم ساختن نشده. ستاره ی محبوبش می خواهد با کارگردانان دیگر همکاری کند. همسرش دیگر عاشقش نیست. مزاحم جذابی او را هر جا می رود تعقیب می کند. از همه بدتر، قاتلی در سطح شهر مشغول کشتن کارگردانان سینمای ایران است اما...

Iranian directors are getting slaughtered by an unknown serial killer and a blacklisted director, Hasan Kasmai, is curious about only one thing: Why isn't the killer after him?

اوزگور پسر جوانی که از کودکی پدر و مادرش را از دست داده بود وارث ثروت پدربزرگش بود اما پدربزرگش شرط گذاشت که باید مدتی در روستا زندگی کند وگرنه همه اون ها به یک موسسه خیریه اهدا می شود. اوزگور به آن روستا می رود...

Ozgur a young boy who lost his parents since childhood was heir to his grandfather's wealth but there is one condition that he has to live a while in a village otherwise it will be donated to a charity. ozgur goes to that village ...