سایت seriesbr

در کشوری جنگ زده، زنی مراقب شوهری است که بر اثر اصابت گلوله در گردن به حالت نباتی درآمده است که توسط یاران و برادران جهاد رها شده است. یک روز، زن تصمیم می گیرد چیزهایی را به او بگوید که هرگز نمی توانست انجام دهد...

In a war ridden country a woman watches over the husband reduced to a vegetable state by a bullet in the neck, abandoned by Jihad companions and brothers. One day, the woman decides to say things to him she could never have done b...

وفا 2012 ماجرای یک خلافکار است که به سن پیری رسیده است و حالا خاطرات جوانی خود را تعریف می کند و می‌گوید که در گذشته چه کارهایی انجام داده است.

ایمان و خانواده‌اش از ایران فرار می‌کنند و در نهایت به هتلی می‌روند که به مرکز پناهندگان در شمال سوئد تبدیل شده است. ایمان نقش خود را به عنوان پدرسالار خانواده حفظ می کند اما او به همسرش عهدشکنی می کند و به باشگاه کشتی محلی می پیوندد. شایعات پخش شد، ایما...

Iman and his family flee Iran and end up in a hotel turned into a refugee center in Northern Sweden. Iman maintains his role as family patriarch but he breaks promise to his wife and joins local wrestling club. Rumours spread, Ima...

مرد تحت تعقیبی به نام قدرت (فرامرز قریبیان)، پس از سرقت مسلحانه از بانک، خود را به دوستش سید رسول ( بهروز وثوقی) می‌رساند. سید مردی معتاد است و همراه فاطمه که دورانی عاشق یکدیگر بوده‌اند زندگی می‌کند فاطمه بازیگر تئاتر می‌باشد.

The Deer is a typical Kimiai-style tale of friendship and honour. When a good man fallen on hard times meets his erstwhile protégé, fate puts their relationship to the ultimate test: will you die for me?

آرگو، که بر پایه داستانی واقعی و البته محرمانه، ساخته شده در سال 1978 (1357 خورشیدی) رخ می دهد و محور اصلی آن انقلاب ایران است. یک مامور سیا هنگامی که انقلاب ایران به اوج میرسد، تصمیم میگیرد در یک عملیات خطرناک شش آمریکایی که در سفارت کانادا پناهنده شده اند را از ایران خارج کند…

Acting under the cover of a Hollywood producer scouting a location for a science fiction film, a CIA agent launches a dangerous operation to rescue six Americans in Tehran during the U.S. hostage crisis in Iran in 1979.

قصه فیلم سوء تفاهم ماجرای یک گروگان‌گیری است که همه چیز در متن واقعیت پیش می‌رود اما با گذشت زمان این شبهه پیش می‌آید که این حادثه بیشتر شبیه یک «سوء تفاهم» یا توهم است؛ و اما در متن توهم هنوز عناصری از واقعیت به چشم می‌آید. همزمان با گسترش این ابهام، ماجرای گروگان‌گیری نیز به پیش می‌رود و…

Some college students who study cinema take a rich girl as a hostage hoping to become actors but little by little things gets more complicated making difficult for them to distinguish the real from the unreal.

رضا كه خود را به ديوانگي زده است به اتفاق دوستش بدون اطلاع مسئولين از تيمارستان خارج مي شود و بعد به كارخانه اي دستبرد مي زند. از سوي ديگر فرخ جوان نويسنده اي كه بسيار شباهت به او دارد، به منظور تحقيق در مورد زندگي ديوانه ها به تيمارستان مي آيد و در تيمارستان جايش با رضا عوض مي شود. از طرف ديگر رضا وارد زندگي اشرافي نويسنده مي شود. او بعد از چندي عاشق نامزد نويسنده - فرنگيس - مي شود و قصد تحويل پول ها را دارد كه دوستانش او را در دام انداخته و به شدت مجروحش مي كنند و پول ها را مي ربايند. رضا بي رمق سعي مي كند كه با موتور خود را به فرنگيس برساند و چون حال عادي ندارد با يك كاميون شهرداري تصادف مي كند و كشته مي شود.

Reza Motori, who has feigned madness, escapes from an asylum and robs a factory, with the aid of a friend. Afterwards, a young writer, who looks exactly like Reza, visits the asylum in order to write about inmates. There he is mis...

ناپدید شدن اسرارآمیز یک معلم مهد کودک در طول سفر در شمال پس از آن مجموعه ای از موارد نادرست برای مسافران همکار خود دنبال می شود.

The mysterious disappearance of a kindergarten teacher during a picnic in the north of Iran is followed by a series of misadventures for her fellow travelers.

رضا بعد از دو سال نامزدی با رویا و پس از چندی بیکاری، در روزنامه ای کار پیدا می کند و با شادمانی با رویا تماس می گیرد تا قرار عروسی را بگذارند، ولی رویا با او برخورد سردی می کند، چون به پیشنهاد مادرش با جوانی پولدار به نام مسعود نامزد کرده و می خواهد با او به شمال برود... ....

When the likeable Reza finally gets a job as a newspaper photographer, there is just one problem. He got his act together too late and the woman he intended to marry, Roya, is now engaged to Masoud. Not someone who lets a little t...

در یک بمباران (در جنوبِ ایران در جریانِ جنگِ ایران و عراق) پسرکی به نامِ باشو، که ویرانیِ خانه و خانواده اش را به چشم دیده، خود را پشتِ یک باری می اندازد و خوابش می برد و هنگامی که چشم می گشاید به جایی جنگلی (در شمالِ ایران) رسیده است. ....

An Iranian boy is lost after fleeing home for his life; his family has been killed during the Iran-Iraq war. He's saved and trained by a middle-aged woman.