سایت seriesbr

ایلول دختری زیبا و پر انرژی است که همه چیز در زندگی اش دارد، تا اینکه بعد از پشت سر گذاشتن یه حادثه یک ماه آخر زندگی اش را از یاد میبرد . علی رغم اینکه تمام افرادی که در کنارش هستند ، دوستانش و خانوادش وانمود میکنن که اتفاق مهمی نیفتاده ولی ایلول احساس میکند که مشکلاتی وجود دارد...

Eylül, who does not remember the last month after her accident, learns that she was in Bozcaada during this time and goes to Bozcaada to follow the truth and gets close to an artist named Tekin, who knows her.

اوزگور پسر جوانی که از کودکی پدر و مادرش را از دست داده بود وارث ثروت پدربزرگش بود اما پدربزرگش شرط گذاشت که باید مدتی در روستا زندگی کند وگرنه همه اون ها به یک موسسه خیریه اهدا می شود. اوزگور به آن روستا می رود...

Ozgur a young boy who lost his parents since childhood was heir to his grandfather's wealth but there is one condition that he has to live a while in a village otherwise it will be donated to a charity. ozgur goes to that village ...

یک بوکسور سابق عاشق یک زن نابینا می شود و شروع به ساختن زندگی جدیدی می کند، اما گذشته تاریک او باز می گردد تا هر دوی آنها را به خطر بیندازد.

A former boxer falls in love with a blind woman and starts to build a new life, but his dark past returns to endanger them both.

آنا توسط رئیس اش به یک سفر کاری در آخرین لحظه به لندن دعوت می‌شود و با ویلیام جذاب و ثروتمند در هواپیما ملاقات می‌کند.

When Ana is upgraded to first class on a work trip, she meets handsome Will, who mistakes Ana for her boss, Claire. A white lie then sets off a glamorous chain of events, romance and opportunity, until her fib threatens to surface.

دو زن ثروتمند و موفق که از برقراری رابطه و دوست شدن با مرد ها خسته شده اند، تصمیم می گیرند دو مرد جوان را در خانه شان نگه داشته و از آن ها صرفا برای مقاصد جنسی استفاده کنند...

Two successful women, sick and tired of dating and relationships, decide to keep two young men in their pool house for strictly sexual purposes.

آناستازیا در فکر جدا شدن از کریستین می باشد و تصمیمش را عملی می کند اما مدتی بعد دوباره کریستین از او درخواست می کند تا مانند یک زوج عادی بار دیگر کنار هم زندگی کنند، حال آنا باید با زندگی جدیدی مملو از کنایه ها و تهدیدات اطرافیان خود کنار آید اما ...

While Christian wrestles with his inner demons, Anastasia must confront the anger and envy of the women who came before her.

«سارا»در استخر محله با «براد» آشنا می شود و خیلی زود این دو مخفیانه با یک دیگر ملاقات هایی می کنند و تلاش شان برای طبیعی جلوه دادن ارتباط پنهان شان طی شامی به اتفاق همسران شان، به سوء ظن هایی منجر می شود.

The lives of two lovelorn spouses from separate marriages, a registered sex offender, and a disgraced ex-police officer intersect as they struggle to resist their vulnerabilities and temptations in suburban Massachusetts.

بعد از پشت سر گذاشتن تمامی اتفاقات بد کریستین و آناستازیا تصمیم می گیرند که ازدواج کنند و برای ماه عسل به ویلایی در جنگل بروند که ناگهان متوجه افرادی می شوند که سعی در تعقیب آنها دارند و...

Anastasia and Christian get married, but Jack Hyde continues to threaten their relationship.

«شارون پوگ» (لوپز)، مأمور پلیس، گذشته ی پر درد و رنجش را با چنان خشمی پنهان کرده که ناخودآگاه بر اجرای مأموریت هایش در یکی از خشن ترین منطقه های شیکاگو تأثیر گذاشته است. تا این که وقتی در یک درگیری «کچ لمبرت» (کاویزل) او را از مرگ نجان می دهد، تغییر و تحول مثبتی در زندگی اش رخ می دهد...

A mysterious man is drawn to a feisty female police officer and a unusual relationship ensues, as not everything is as it seems.

«تسونئو» در دانشگاه شهر مشغول به تحصیل است و «ژوزه» دختر جوانی است که نمی‌تواند راه برود و به ندرت از خانه خارج می‌شود، اما یک روز عصر «تسوئنو» می‌بیند که «ژوزه» به همراه مادربزرگش برای پیاده‌روی از خانه بیرون آمده است.

Tsuneo is a university student and Josee is a young girl who has rarely gone out of the house by herself due to her being unable to walk. The two meet when Tsuneo finds Josee's grandmother taking her out for a evening walk.