سایت seriesbr

جیمز پس از پیدا کردن یک ویدیو که نشان میدهد چه بلایی به سر خواهر ناپدید شده اش آمده، به همراه گروهی از دوستانش راهی جنگلی می شوند که معتقدند "جادوگر بلر" ساکن آنجاست، موجودی که در حد افسانه است و تابحال هیچ اثری جز چند رد پا از آن دیده نشده است.

After discovering a video showing what he believes to be his vanished sister Heather, James and a group of friends head to the forest believed to be inhabited by the Blair Witch.

استیون، یک جراح ماهری است که یک نوجوان آشفته و رنج‌کشیده را زیر پر و بال خود می‌گیرد تا این‌که پسر می‌کوشد او را وارد خانواده به‌هم‌ریخته‌اش کند.

Steven, a charismatic surgeon, is forced to make an unthinkable sacrifice after his life starts to fall apart, when the behavior of a teenage boy he has taken under his wing turns sinister.

آمریکا. در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1988 ، نوجوانی به نام «دانی دارکو» یک شب توی خواب راه می افتد و از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام «فرانک» ملاقات می کند که به او می گوید دنیا 28 روز و 6 ساعت و 42 دقیقه و 12 ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد...

After narrowly escaping a bizarre accident, a troubled teenager is plagued by visions of a man in a large rabbit suit who manipulates him to commit a series of crimes.

غریبه ای وارد یک روستای کوچک می شود و مدت کوتاهی پس از آن یک بیماری مرموز در تمام منطقه شیوع پیدا می کند. در این بین یک پلیس وارد این ماجرا می شود که مجبور است برای نجات جان فرزندش ، این معمای پیچیده را حل کند و…

Soon after a stranger arrives in a little village, a mysterious sickness starts spreading. A policeman, drawn into the incident, is forced to solve the mystery in order to save his daughter.

سه مرد به اسمهای «جیمی»، «شان» و «دیو» از زمان کودکی در یک محله آرام در شهر بوستون بزرگ شده و با هم دوست بوده اند. اکنون بعد از مدت ها، با به قتل رسیدن دختر جیمی، سرنوشت دوباره آن ها را گرد هم میاورد. شان که یک کارآگاه پلیس است، مسئولیت تحقیق روی این قتل را بر عهده دارد. او شواهد و مدارک وحشتناکی در این باره پیدا می‌کند و...

The lives of three men who were childhood friends are shattered when one of them has a family tragedy.

وقتی که “لو” دچار دردسر می­ شود، “نیک” و “جیکوب” ماشین زمان را برای برگشتن به گذشته روشن می­کنند. اما برعکس سر از آینده­ایی که “آدام جونیور” در آن زندگی می­کند، در می­‌آورند. حال باید آینده را تغییر دهند تا بتوانند گذشته، که در واقع اکنون است، را نجات دهند…

When Lou's shot in the groin, Nick and Jacob drag him in the Hot Tub Time Machine to go back in time and save Lou. The three end up 10 years in the future, where they need to go to find the shooter.

همسر جوان «جاستین کوئیل» دیپلمات بریتانیا در کنیا، طی حادثه ای در بزرگراه کشته می شود. به جاستین می گویند که همسرش در جریان حمله سارقین در یک بزرگراه بقتل رسیده . اما جاستین دلیل مذکور را نمی پذیرد چرا که احتمال می دهد همسرش بخاطر فعالیتهایی که علیه یک شرکت دارو سازی انجام داده به قتل رسیده باشد...

A widower is determined to get to the bottom of a potentially explosive secret involving his wife's murder, big business, and corporate corruption.

سال 2010 است و حتی حیوانات خانگی را به طور مرتب تکثیر می کنند. «آدام گیبسن» (شوارتسنگر) را به اتفاق دوستش، «هنک» (راپاپورت) یک شرکت حمل و نقل هوایی را می گرداند و خودش هدایت هلی کوپتری را به عهده دارد. اما یک شب از سر کار بر می گردد و مشابهی از خودش را در خانه می یابد …

A man meets a clone of himself and stumbles into a grand conspiracy about clones taking over the world.

مردی که مخالف اعدام است به خاطر قتل به اعدام محکوم شده و منتظر اجرای حکمش است

A man against capital punishment is accused of murdering a fellow activist and is sent to death row.

«نورمن اسپنسر» (فورد)، محقق علمی دانشگاه، روز به روز بیش تر نگران همسرش، «کلر» (فایفر) می شود. «کلر» ادعا می کند در داخل و اطراف خانه شان، در نزدیکی دریاچه ی ورمانت، صداهایی می شنود و منظره های خوفناکی مثل تصویر صورت یک زن جوان را در آب مشاهده می کند...

The wife of a university research scientist believes that her lakeside Vermont home is haunted by a ghost - or that she is losing her mind.