سایت seriesbr

صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام «والي» هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام «ايو» به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود «ايو» به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما «والي» نيز که به «ايو» دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...

In the distant future, a small waste-collecting robot inadvertently embarks on a space journey that will ultimately decide the fate of mankind.

داستان فیلم در مورد یک مادر وسواسی و یک دختر ناسازگار است که وقتی بدنشان با یکدیگر جابه‌جا می‌شود، مجبور می‌شوند برای یک روز با این شرایط کنار بیایند.

An overworked mother and her daughter do not get along. When they switch bodies, each is forced to adapt to the other's life for one freaky Friday.

رامونا و بیزس نام دو خواهر خانواده “کواِمبی” است. رامونا (جویی کینگ) دختر کوچکتر خانواده است و از اینکه به او کم توجهی می شود ناراحت است ولی سعی دارد تا خودی نشان دهد ، او که بچه ای باهوش و ماجراجو است تلاش می کند تا با همکاری خواهرش ، “بیزس” (سلینا گومز) از ازدست دادن خانه اشان جلوگیری کند زیرا پدر خانواده شغل اش را از دست داده و در صورت عدم پرداخت اقساط خانه به بانک خانه اشان به تصرف بانک می افتد…

An adventurous young girl uses her imagination to escape her reality, that is quickly spinning out of reach.

مو، لری و کرلی در حالی که تلاش می کنند یتیم خانه دوران کودکی خود را نجات دهند، ناخواسته در یک نقشه قتل قرار می گیرند و در یک برنامه تلویزیونی واقعی بازی می کنند.

While trying to save their childhood orphanage, Moe, Larry, and Curly inadvertently stumble into a murder plot and wind up starring in a reality television show.

جیسن از پدربزرگ ثروتمندش، هاوارد متنفر است. جیسن فکر می‌کند وقتی هاوارد بمیرد، صاحب همه چیز می‌شود اما اوضاع آنقدر هم ساده باقی نمی‌ماند. وقتی هاوارد می‌میرد، جیسن در کانون تجربه‌ای جدید و از پیش طراحی شده قرار می‌گیرد. ۱۲ وظیفه که هاوارد آنها را هدیه می‌نامد، جیسن را به طرق مختلف و غیرمحتملی به چالش می‌کشند...

A deceased billionaire leaves his spoiled adult grandson a series of odd tasks to perform in order to receive "the ultimate gift," with the resentful grandson having no idea what that might be.

نوجوانی (بریت رابرتسون) کنجکاو در زمینه علمی به همراه یک مخترع نابغه (جرج کلونی) قدم در ماموریتی خطرناک می گذارند، تا راز سرزمینی خفته را بیدار کنند، سرزمینی که در فضا و زمان نهفته و در خاطرات از آن بنام «سرزمین آینده» یاد می شود...

Bound by a shared destiny, a teen bursting with scientific curiosity and a former boy-genius inventor embark on a mission to unearth the secrets of a place somewhere in time and space that exists in their collective memory.

در یک شهر حومه‌ای که در مرز یک سرزمین جادویی قرار دارد، مرد جوانی به معشوق خود قول می‌دهد که با ورود به قلمرو جادویی، ستاره‌ای سقوط کرده را بازیابی کند.

In a countryside town bordering on a magical land, a young man makes a promise to his beloved that he'll retrieve a fallen star by venturing into the magical realm.

پسر جوانی که مشتاق فرار و ماجراجویی است، از خانه فرار می کند و به جزیره ای پر از موجوداتی می رود که او را به عنوان پادشاه خود می برند.

Yearning for escape and adventure, a young boy runs away from home and sails to an island filled with creatures that take him in as their king.

اسکات به همراه مادر و ناپدری اش به یک محله جدید اسباب کشی می‌کنند، همچنین می‌خواهد که بیسبال یاد بگیرد. از طرفی تیم بیسبال محلی، کوچولو ها را نیز زیر پر و بال خود می گیرد و خیلی زود او به عضویت این تیم در می آید و ...

In the summer of 1962, a new kid in town is taken under the wing of a young baseball prodigy and his rowdy team, resulting in many adventures.

آنا فیتزجرالد به دنبال رهایی پزشکی از والدینش است که تا به حال به کوچکترین فرزندشان برای کمک به زنده ماندن دختر مبتلا به سرطان خونشان، کیت، تکیه می کردند.

Anna Fitzgerald looks to earn medical emancipation from her parents who until now have relied on their youngest child to help their leukemia-stricken daughter Kate remain alive.