سایت seriesbr

داستان درباره مرد جوانی باب (تام هاردی) است که به همراه فامیلش مارو (جیمز گاندولفینی) در یک بار در منطقه بروکلین نیویورک کار می کنند؛ البته فعالیت این بار صرفا ارائه خدمات به مشتریان نیست بلکه مکان مناسبی برای امانت نگه داشتن پول گنگسترهایی می باشد که در بروکلین نفوذ بسیاری دارند. اما مشکل زمانی آغاز می شود که یک دستبرد مسلحانه به این محل زده می شود و پای پلیس به داستان باز می شود...

Bob Saginowski finds himself at the center of a robbery gone awry and entwined in an investigation that digs deeply into the neighborhood's past where friends, families, and foes all work together to make a living--no matter the c...

آخرين «کار» دو آدم کش ايرلندي، «کن» (گليسن) و «ري» (فارل) در کليسايي در لندن، به مشکل بر مي خورد («ري» اضافه بر کشيش مورد نظر، پسر بچه اي را هم مي کشد) و رئيس آن دو (فاينز) دستور مي دهد که به بروژ در بلژيک بروند و منتظر تماس او باشند. در بروژ «کن» آرام آرام به اين شهر تاريخي علاقه پيدا مي کند، در حالي که «ري» هم چنان به خاطر کشته شدن کودک بی گناه، آن هم در اولین کارش، در عذاب وجدان به سر می برد...

Guilt-stricken after a job gone wrong, hitman Ray and his partner await orders from their ruthless boss in Bruges, Belgium, the last place in the world Ray wants to be.

وسلی گیبسون مرد جوان تنهایی است که در محل کارش نیز شرایط خوبی ندارد و رئیسش او را تحت فشار قرار داده است ، دوست دخترش نیز به او کم محلی می کند و در کل زندگی اش خسته کننده شده است . در ادامه او در یک درگیری تیر اندازی در یک فروشگاه با زنی جذاب و خشن به اسم فاکس آشنا می شود و این اتفاق زندگی او را تغییر می دهد .

A frustrated office worker discovers that he is the son of a professional assassin, and that he shares his father's superhuman killing abilities.

در یکی از محله های فقیر نشین حومه ی پاریس، یک مجتمع مسکونی به محاصره ی پلیس درمی آید. سه جوان ساکن در مجتمع، «سعید» (تاقمائویی)، عرب مهاجر؛ «ون» (کاسل)، یهودی کله شق؛ و «اوبر» (کونده)، افریقایی بوکسور، که به خاطر بی کاری به شغل های پست و سرقت و خرید و فروش مواد مخدر روی آورده اند، با پلیس درگیر می شوند...

24 hours in the lives of three young men in the French suburbs the day after a violent riot.

یک سرباز مزدور توسط رئیس بدذاتش کشته می شود، اما طولی نمی کشد که او از جهنم باز می گردد تا همسرش با ببیند، در حالی که با شیطان قراری گذاشته است تا رئیس سابقش را بکشد...

An elite mercenary is killed, but comes back from Hell as a reluctant soldier of the Devil.

«تراويس بيکل» (دنيرو) که سابقا در ويتنام تفنگدار دريايي بوده، در نيويورک راننده ي تاکسي مي شود و چون دچار بي خوابي مزمن است فقط شب ها کار مي کند. تباهي و فسادي که دوروبرش در شهر مي بيند، مايه ي ناآرامي و آشفتگي او است...

A mentally unstable veteran works as a nighttime taxi driver in New York City, where the perceived decadence and sleaze fuels his urge for violent action.

داستان یک زن آدمکش به‌نام کیت را دنبال می‌کند که متوجه می‌شود مسموم شده و تنها ۲۴ ساعت دیگر می‌تواند زندگی کند و پس از آن خواهد مرد. او باید ازطریق تعقیب و کشتن جنایتکاران در خیابان‌های توکیو قاتل خود را پیش از مرگش پیدا کند و به قتل برساند و از او انتقام بگیرد.

A jaded assassin assigned to target a yakuza clan has 24 hours to find out who poisoned her and get vengeance before she dies.

یک مجرم رده پایین هنگامی که به عنوان مرخصی از زندان آزاد می‌شود، از دست نگهبانان خود فرار می‌کند و به قصد انتقام نزد افرادی می‌رود که او را به یک قاتل بی‌احساس تبدیل کردند و…

After years of assaults on him in prison, convicted felon Cain Burgess escapes for avengement on those responsible.

در راه آهن منطقه کوئینز،پیمانکاران واگنهای متروی شهری را تعمیر و بازسازی می کنند.این قراردادها بسیار پرسود هستند به همین دلیل اختلاس و فساد امری عادیست.وقتی "لئو هندلر" از زندان آزاد می شود،متوجه ازدواج عمه خود با "فرانک الچین"،یکی از بزرگترین پیمانکاران منطقه می شود و ...

Leo is released from prison after serving time for car theft. His plan to go straight falls apart when he meets his corrupt uncle for a job and later an old friend working there. It culminates at the (railroad) yards.

در شهر لندن و در یک رستوران روسی یک باند مافیای روسی فعالیت می‌کند. ریاست این گروه بر عهده «سیمون» و پسر کله شقش «کریل» است. راننده کریل، «نیکلای» خود را به همه افراد ثابت می‌کند و تنها شرطی که باید بپذیرد فراموشی خانواده‌است گرچه خود او هم از این بابت ناراحت نیست زیرا نسبت به پدر و مادرش هیچ احساسی ندارد. نیکلای مرموزی که حتی خود کریل هم او را درست نمی‌شناسد، به سادگی دشمنان خانواده جدیدش را از بین می‌برد و پله‌های ترقی را طی می‌ کند، هرچند که هیچکس هویت واقعی او را نمی‌داند.

A teenager who dies during childbirth leaves clues in her journal that could tie her child to a rape involving a violent Russian mob family.